جلسه دفاع پیشنهادیه رساله دکتری (آقای امیرحسین اسحاقیه)
موضوع: مدلسازی، شناسایی و کنترل غیرخطی توربین گازی نیروگاه سیکل ترکیبی: مقایسهی عملکرد روش تحلیلی و روش هوش مصنوعی بر مبنای دادههای تجربی
ارائه دهنده: امیرحسین اسحاقیه فیروزآبادی
استادان راهنما: دکتر مهدی کشمیری، دکتر عباس کرمی
استادان داور: دکتر سعید بهبهانی، دکتر محمدرضا سلیمپور، دکتر ایمان ایزدی
چکيده:
با افزایش روزافزون مصرف برق و وابستگی بیش از پیش به انرژی الکتریکی، و به دنبال آن افزایش واحدهای تولید برق در مناطق مختلف دنیا، کنترل فرکانس و پایداری شبکهی سراسری برق به یکی از مهمترین عوامل در تعیین عملکرد و کارایی سیستم تولید برق کشورها تبدیل شدهاست. توربینهای گازی، برای تولید برق در کشورهای دارای منابع گازی به عنوان یک منبع تولید قابل اطمینان و در دسترس و در کشورهای توسعه یافته به عنوان جبرانساز کمبود در اوج بار، به دلیل سرعت بالای راهاندازی آن، نقشی کلیدی را در صنایع نیروگاهی ایفا میکنند. با توجه به نقش کلیدی توربین گازی در صنعت برق، مدلسازی دقیق آن و طراحی روش های کنترلی مناسب موضوع مهمی است که بایستی مورد توجه بیشتری قرار گیرد؛ این مهم می تواند در پایش وضعیت، عیب یابی، بهینه سازی کارایی و کاهش هزینه های تعمیرات نیروگاه مورد استفاده قرار گیرد. کنترل توربین در شرایط ناپایداری همچون راهاندازی توربین، تریپ توربین، وازنش بار، تغییر توان خروجی در شرایط مختلف دما و فشار، تغییرات فرکانس شبکه و ... به گونه ای که کارایی مطلوب را حاصل کند، از اهمّ مواردی است که امروزه به آن پرداخته می شود. تحقیق حاضر، به دنبال ارائه ی روشی جدید در دو سطح برای مدلسازی و کنترل توربین گازی نیروگاه های سیکل ترکیبی است؛ که در آن، فرآیند کنترل توربین با استفاده از دو مدل تحلیلی مبتنی بر فیزیک و مدل هوش مصنوعی طراحی و شبیه سازی میشود و با نتایج تجربی صنعتی اعتبارسنجی میگردد. توربین گازی مورد بررسی در این تحقیق، از نوع V94.2 با گاورنر شرکت زیمنس میباشد که در نقاط مختلف ایران و کشورهای همسایه در حال بهرهبرداری است. باید توجه داشت که با توجه به طول عمر توربین، پارامترهای طراحی در شرکت سازنده نسبت به پارامترهای واقعی میتواند مقداری متفاوت باشد؛ لذا یک شناسایی به روز از سیستم، در زمان مطالعه و طراحی روشهای تطبیقی، ضروری است. در این پژوهش، برای شناسایی پارامترهای توربین از نتایج آخرین تست کارایی استفاده می شود. در روش تحلیلی، با استفاده از قانون بقای جرم و انرژی، یک مدل غیرخطی برای توربین گازی استخراج میشود و با طراحی کنترل کننده ی غیرخطی مناسب به کنترل توان تولیدی، سرعت محور و دمای خروجی توربین پرداخته می شود. در بخش دوم، با استفاده از داده های بهره برداری سنسورهای نصب شده در نقاط مختلف توربین در مانورهای گوناگون، یک مدل بر مبنای داده ارائه می شود و یک کنترل کننده ی هوشمند برای کنترل توان، دمای خروجی و سرعت محور توربین طراحی می گردد. مطالعه ی مقایسه ای هر دو روش، دیدی وسیع نسبت به سیستم کنترل توربین گازی در شرایط و مانورهای عملیاتی مختلف، ایجاد میکند و اثربخشی هر روش را در شبیه سازی ها نمایان می سازد. نتایج شبیه سازی های دو روش با اعتبارسنجی نسبت به نتایج تجربی صنعتی، ابزاری ارزشمند و مطمئن را از نظر دقت و کارایی عملی در ردیابی مقدار مطلوب در شرایط واقعی فراهم میآورد.